Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-03@12:58:23 GMT

حاج محمود شهبازی در یک قدمی فتح خرمشهر پر کشید

تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۵۵۰۶۱

حاج محمود شهبازی در یک قدمی فتح خرمشهر پر کشید

امام(ره) که فرمان داد؛ بی‌تأمل پا به رکاب شد. برای سیلی زدن به دشمن رنج بسیار برد، اما درست یک روز مانده به آزادی خونین شهر، پر کشید و محاسنش به خون سر خضاب شد.

به گزارش مشرق، دفاع مقدس فصل رویش و شکفتن بود؛ جوانه‌هایی که در زمستان بیداد سر برآوردند و در بهار انقلاب به گل نشستند.

نهال‌های نازکی که در پرتو مکتب سیدالشهدا(ع) قد کشیدند و بارور شدند؛ سروهایی استوار که داستان صبر و استقامت باورنکردنی‌شان، اخلاص بی‌نظیر و معنویت ملکوتی در تاریخ به یادگار مانده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاج محمود شهبازی دستجردی، دوست و همرزم حاج ابراهیم همت یکی از همین اسطوره‌ها بود که گرچه در خانواده‌ای مستضعف متولد شد، اما تربیت در دامن پدر و مادری متدین و رشد در مکتب امام روح‌الله از او فرمانده‌ای مقتدر و موفق ساخت.

فرمانده‌ای که با همه بلندمقامی متواضع بود و با اینکه فرمانده سپاه در استان همدان و جانشین لشکر 27 محمد رسول الله(ص) بود از سفره انقلاب، سهمی برای نخواست.

او فاتح دو عملیات بزرگ فتح‌المبین و بیت‌المقدس بود که یکی موجب شکسته شدن حصر آبادان و دیگری آزاد سازی خرمشهر شد؛ گرچه یک روز پیش از آزادی شهر، آسمانی شد.

جان محمد جان مرادی، دوست و همرزم روزهای حماسه این‌طور روایتش می‌کند: « دستش را گرفت زیر شیر آب تانکر محوطه و گفت: این خیلی داغ است. می‌خوستم خودم را بشویم ولی خیلی داغ است و می‌سوزاند

آقای سوخته سرایی که کنار ما بود، گفت: اجازه بدهید دو تکه از این یخ‌ها را بیاندازیم داخل آن تا کمی آبش ولرم شود. گفت: مگر یخ‌ها مال رزمنده‌ها نیست؟ او گفت: نه این‌ها اضافه آمده؛ جلوی آفتاب می‌ماند و از بین می‌رود.

بعد از شستشو وقتی محاسن بلند و مشکی قشنگش را شانه می‌زد، گفت: جان جان فردا می‌آیی داخل خط می‌بینی که یک تیر خورده اینجای حاجی ...و پیشانی‌اش را نشان داد و گفت: می‌بینی از اینجا خون آمده و کاملا این محاسن مرا خضاب کرده است.

حاج ابراهیم همت دیگر نگذاشت من چیزی بگویم، گفت: محمود! این حرف‌ها چیه می‌زنی؟ ما قرار است بعد از این عملیات به لبنان برویم. بیت‌المقدس را آزاد بکنیم و باید چه و چه بکنیم. کجا می‌خواهی بروی شهید بشوی؟ گفت: من شهید می‌شوم همت. ما همه این‌ها را به شوخی گرفتیم، اما فردا درست همان شد که گفته بود و تمام صورتش خون آلود بود».

سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی هم در کتاب «مهتاب خیّن»، چگونگی شهادت فرمانده سپاه همدان را روایت کرده است: « ساعت از دوازده شب هم گذشته بود و وارد دقایق اولیه یکشنبه دوم خرداد 1361 شده بودیم. من پیش حاج همت در مقر نصر 2 مانده بودم و آقای محمودزاده در همان مقر جلویی، پیش حاج محمود شهبازی بود.

حاج محمود در همان دقایق اولیه دوم خرداد در خط شهید شد. خودم از لحظه‌ای دچار شک و ابهام شدم که دیدم روی شبکه مخابراتی مردم پیام نصر 2، هیچ صدایی از حاج محمود شنیده نمی‌شود. عمده مکالمات آن محور را یا مسعود نیک بخت با فرمانده گردان‌های محور سلمان انجام می‌داد یا آقای محمودزاده.

قدری که گذشت؛ حاج همت هم دلشوره پیدا کرده و گفت: عجیب است، حاج شهبازی با ما تماسی ندارد. من می‌روم ببینم کجا رفت. از مقر نصر 2 رفت سمت سنگر آقای شهبازی. دقایقی بعد که برگشت؛ دیدم با یک شتاب عجیبی از کنار من گذشت؛ رفت پای بی‌سیم و پشت به من، گوشی به دست، مشغول مکالمه با گردان‌های محور محرم شد.

فکر می‌کنم وقتی به آنجا رفت، از شهادت محمود مطلع شد، منتها در مراجعت، چون دلش رضا نمی‌داد مرا در جریان بگذارد؛ دوید پشت بی سیم که هم سَرِ خودش را گرم کند؛ هم من برای سین جیم کردن او درباره حاج محمود، مجالی پیدا نکنم.

به رغم این اوصاف، آن غبار کدورتی که چهره حاج همت را پوشانده بود و صدایش که قدری می‌لرزید؛ نشان می‌داد باید اتفاقی افتاده باشد».

سردار شهید حاج محمود شهبازی سال 1337 در اصفهان متولد شده و در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا ایفای نقش کرد. او سال 1359 به فرماندهی سپاه همدان منصوب شد و در ماه‌های آغازین جنگ تحمیلی برای دفاع از وطن تلاش کرد.

محمود شهبازی دستجردی در آزادسازی خرمشهر نقش اساسی داشت و 2 خرداد 1361 در آستانه فتح خرمشهر به شهادت رسید.

منبع: تسنیم

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا سهام عدالت مجلس یازدهم شهید همدان حاج محمود شهبازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۵۵۰۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محمود گبرلو بازیگر شد

به گزارش قدس آنلاین، گبرلو که در سال‌های دور تجاربی در عرصه‌های نمایشی و حضور بر صحنه تئاتر داشته، در صفحه‌شخصی خود نوشت: عصر چهارشنبه‌ای، آقای شمس دستیار محترم آقای سامان مقدم، تماس گرفتند و درخواست داشتند همان نقشی را که در برنامه‌ها به عنوان مجری سینمایی دارم در قسمتی از سریال افعی تهران داشته باشم. فرمودند سکانسی هست که جناب معادی نقش فیلمسازی دارند که با شما گفتگو کنند. تردید داشتم.،فرمودند شیوه سریال اینگونه است که برخی شخصیت‌ها در نقش خودشان ظاهر می‌شوند. پذیرفتم صبح جمعه‌ای سر صحنه رفتم. در بدو ورود آقای سامان مقدم که سال‌ها از ایشان خبر نداشتم و بعد جناب پیمان معادی را دیدم. با هر دو سلام و علیک گرمی داشتم. پیمان معادی را در نشست‌های خبری جشنواره فیلم فجر دیده بودم ولی فیلم‌هایش را چه داخلی و چه خارجی دیده‌ام. برای من یک شخصیت دوست داشتنی هستند. فیلمنامه کافه ستاره‌اش و بازی در ابد و یک روزش را دوست دارم… متن را تمرین کردیم تا صحنه فیلمبرداری آماده شد. یک تیم حرفه‌ای و مسلط را سر صحنه دیدم؛ به‌خصوص استاد غفوری که پشت دوربین جذابیت پر افتخاری داشتند. سامان مقدم برای من همیشه متفاوت بود. به تسلطش به فیلم و سریال اعتماد داشتم. صدسال به این سال‌ها و یک عاشقانه ساده‌اش را دوست دارم. به پیشینه جمع اعتماد کردم. بدم هم نمی‌آمد جلوی دوربین یک تیم حرفه‌ای ظاهر شوم. تا شروع ضبط فرصت شد با عزیزان پشت صحنه گپ برنم. معلوم بود تیم باهوش و کاربلدی دورهم جمع شدند. وقتی سریال پخش شد از ساختار جذاب و حرفه‌ایش لذت بردم. به‌خصوص در قسمت اول خیلی حرف‌های قصه روایت می‌شود و در قسمت‌های بعد با روشن‌شدن لایه‌های دیگر کنجاوی‌ها برانگیخته می‌شود… چون خودم نقشی در این سریال دارم از ارایه نظر مثبتم خودداری می‌کنم ولی وظیفه دارم از همه عزیزان سر صحنه سپاسگزاری کنم. مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، مدیر برنامه‌ریزی: علی شمس، مدیر صدابرداری: محمود خرسند، طراح صحنه: کامیاب امین‌ِِعشایری، طراح گریم: ایمان امیدواری، طراح لباس: ندا نصر، مدیر تولید: امیر یمینی و منشی صحنه: دنیا راد و به‌خصوص جناب سامان مقدم و جناب پیمان معادی و همچنین سایر عزیزان زحمت کش افعی تهران.

منبع: پایگاه خبری صبا خبر

دیگر خبرها

  • مرد بدهکار از من فیلم سیاه گرفت تا شکایت نکنم
  • رسول خطیبی در یک قدمی مدیرعاملی تیم لیگ برتری
  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • ۶ لژیونر در آستانه فتح جام/ قهرمانی اروپا در یک قدمی سردار آزمون
  • تیم فوتبال امیدهای عراق راهی المپیک شد/ اندونزی در یک قدمی المپیک
  • محمود گبرلو بازیگر شد
  • مهم‌ترین قدمی که می‌توان برای سلامتی کبد برداشت
  • پیشرفت فیزیکی بیش از ۹۰ درصدی ۱۵ پایگاه امدادی در لرستان
  • ساندار پیچای در یک قدمی میلیاردر شدن
  • این سردار سپاه، پزشکان را شگفت زده کرده بود /از حضور در عملیات پارتیزانی تا آزادسازی خرمشهر